آماده باشيد كه وقت رفتن است . عقل مي گويد بمان و عشق مي گويد برو ... و اين هر دو ، عقل و عشق را ، خداوند آفريده است تا وجود انسان در حيرت ميان عقل و عشق معنا شود، اگرچه عقل نيز اگر پيوند خويش را با چشمه ي خورشيد نبرد، عشق را در راهي كه مي رود، تصديق خواهد كرد؛ آن جا ديگر ميان عقل و عشق فاصله اي نيست.
الرحيل ! الرحيل ! اكنون بنگر حيرت ميان عقل و عشق را! اكنون بنگر حيرت عقل را و جرات عشق را! بگذار عاقلان ما را به ماندن بخوانند...راحلان طريق عشق مي دانند كه ماندن نيز در رفتن است ، جاودانه ماندن در جوار رفيق اعلي، و اين اوست كه ما را كشكشانه به خويش مي خواند.
(شهيد آويني_ كتاب فتح خون)